درچنین روزی در سال1860میلادی آنتوان پاولویچ چخوف نویسنده روسی درتاگونوک به دنیا آمد . او به دلیل فقر مالی پدر آن چنان که باید نتوانست در دوران نخستین زندگی خود تحصیل علم کند اما احساسات او دایما در غلیان بود . وی از همان سالهای آخر دبیرستان به نوشتن قطعات ادبی روی آورد و در همین زمان سردبیری مجله مدرسه اش را برعهده گرفت. چخوف بعدها به دانشکده پزشکی دانشگاه مسکورفت و گاهی نیز برای مجلات ادبی داستان های طنز می نوشت . چخوف نخستین نمایشنامه خود را با نام یتیم، در سال 1877 میلادی نگاشت . این نمایشنامه زندگی او را تغییر داد و از آن پس وی به نمایشنامه نویسی روی آورد . وی ایوانف را در سال 1877 ، دیو چوبی را در 1889 و مرغ دریایی، را در 1859 نوشت . او همچنین سه خواهر را در سال 1901 ، عمو وانیا را در سال 1899 نوشت . چخوف همچنین در دوران عمر ادبی خود به نگارش چندین داستان کوتاه نیز همت گمارد که « زن و سگ کوچک » ، « عزیزم » از مشهورترین آنهاست . آنتون پاولوویچ چخوف در چهل و چهار سالگی در گذشت . چخوف در اکثر داستان هایش با قدرتی فوق العاده، کندذهنی و تنگ نظری طبقه مرفه و همین طور چاپلوسی و تملق کارمندان و خصوصیات آدم های حقیر جامعه قرن نوزدهم روسیه را به تصویر کشیده است. نوشته های او در پایان عمر رنگ انقلاب و انتقاد به خود گرفتند و قهرمانان داستانهایش را افراد طبقات پایین جامعه تشکیل دادند .