درچنین روزی در سال1275هجری شمسی، سید جمال الدین اسدآبادی یکی از بزرگترین مصلحان جهان دار فانی را وداع گفت. سید جمال الدین اسد آبادی مشهور به افغانی از مصلحین بزرگ اسلامی و یکی از سلسله جنبانان نهضت های اسلامی در یکصد سال اخیر است. سید جمال الدین اسد آبادی عالم بزرگ اسلامی و احیا گر و مصلح در شعبان 1254 ه ق (آبان 1217 ش )در اسد آباد همدان دیده به جهان گشود. نام پدرش سید صفدر و نام مادر وی سکینه بیگم بود. وی تحصیلات خود را از پنج سالگى در نزد پدر و مادر آغاز کرد و مقدمات عربى را در سالهاى اول تحصیل بخوبى فرا گرفت. سید جمال الدین در سال 1264 ه ق به همراه پدر برای فراگیری علوم عالی تر به قزوین رفت. سید در آن مکان علمی، بحث های مختلف حوزوی از جمله ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول را فراگرفت. وی در سال 1266 ق به تهران آمد و در مکتب درسی مجتهد وقت آقا سید محمد صادق طباطبایى همدانى حاضر شد. سید در سال 1266ه ق به قصد نجف اشرف رفت و در محضر علمی شیخ مرتضى انصارى در آمد و به فراگیری سطح عالی فقه و اصول پرداخت. وى در 16 سالگى به شهر بمبئى رفت و از آنجا به طرف ایالات مرکزى هند حرکت کرد. سید مدت دو سال با عالمان و روشنفکران آن دیار به گفتگو نشست و مشکلات مسلمانان آن منطقه را از نزدیک مورد مطالعه قرار داد. از این زمان بود که فعالیتهاى سیاسى و اصلاحى سید جمال الدین آغاز شد. او در این برهه زمانی دریافت که استعمارعامل همه بدختی های مسلمانان آن دیار است. وی پس از آن به قصد مکه و زیارت خانه خدا از هندوستان خارج شد. سپس تا اواخر 1275 ه ق از مکه مسیر مدینه، اردن، دمشق، حمص، حلب، موصل، بغداد و نجف را طى کرد و اوضاع تمامى شهرهاى مهم اسلامى را مورد بررسى قرار داد و در نهایت خود را به اسد آباد همدان رساند. اما با اوضاع نابسامانى که در تهران با آنها روبرو شد، نتوانست در ایران توقف کند و به همین دلیل تصمیم گرفت که در هرات و کابل سکنی گزیند و در آن محل به تبلیغ دین اسلام بپردازد.
تالیف و نشر کتاب تتمه البیان فى تاریخ الافغان، انتشار روزنامه شمس النهار، تشکیل کابینه وزراء، راه اندازی نیروی نظامی و ایجاد آموزش های نظامی و همچنین راه اندازی برخی فعالیت های عام المنفعه از جمله کارهای آن عالم ربانی در افغانستان بود .او در سال 1285 ه ق به مصر رفت و در جامع الازهر با علماى بزرگ آن کشور ملاقات کرد ولی زمان حضور او در مصر دیری نپایید و حکم اخراج وى از سوى خدیو مصر صادر شد و سید روانه ترکیه شد. در ترکیه نیز ابتدا او را مورد تفقد قرار دادند اما پس از چندی و به دلیل رشک ورزی برخی از شیوخ آن کشور ، سلطان عثمانى دستور اخراج او را از این کشور صادر نمود . وى دو باره در سال 1287 ه ق وارد مصر شد و ضمن دیدار با رئیس دولت مصر نظر آنان را بسوی اندیشه های نوگاراینه خود جذب نمود و پس از آن مدتی در مصر اقامت گزید. وی پس این دوره به مکه و هند رفت و ضمن دیدار با علمای اسلامی این کشور ها به نقد و افشاگری خیانات استعمار غرب در کشور های اسلامی پرداخت. او در هند و در همین زمان کتاب "در رد طبیعیون و افکار متجددانه" را به رشته تحریر در آورد. سید در سال 1300 هند به قصد کشور آمریکا از هند خارج شد اما بعدا از این سفر منصرف شد و لندن را برای حضور و تبلیغ اندیشه های اسلامی خود برگزید. او توانست در شهرهای انگلستان و فرانسه نشریات " عروه الوثقى" و "ضیاء الخائفین "را منتشر سازد و با برخی از رجال سیاسی و علمی این کشورها دیدار داشته باشد.
وى پس از آن رهسپار قطیف در جزیره العرب شد. در همین روزها بود که اعتماد السلطنه و حاج سیاح محلاتى از طرف ناصر الدین شاه او را به تهران دعوت کردند. سید مدتی در تهران در منزل حاج امین الضرب سکنی گزید اما پس از چندی دولتمردان ایرانی تاب تحمل دیدار او را نداشتند و سید از آنجا به مسکو نقل مکان کرد. وی در آنجا هم با رجال سیاسى، نظامى و مذهبى روسیه دیدار کرد و در زمینه های عقب ماندگی مسلمانان آن دیار به تحقیق و جستجو پرداخت. وی پس از آن به درخواست ناصرالدین شاه برای بار دوم وارد تهران شد. اما به دلایلی نتوانست در آنجا هم سکنی گزیند و در نیمه اول شعبان همان سال وارد بصره شد. از آنجا بود که نامه بسیار مهم خود را به آیت الله میرزای شیرازى نوشت. آنگاه از عراق به سوى لندن حرکت کرد و در آنجا با شدت بیشترى، خطر استبداد داخلى و استعمار خارجى را بر ملل مشرق زمین توضیح داد. در این هنگام بود که دست به انتشار نامه های خود به سران کشور اسلامی زد و آنان را به ایستادگی در برابر استعمار انگلستان و اتحاد و یکپارچگی فراخواند. او در همین زمان دست به تشکیل جبهه متحد اسلامى در مقابل استعمار غرب بریتانیا زد. سرانجام آن عالم ربانی پس از عمری مجاهدت و تلاش در جهت اصلاح امت اسلامی و احیای اندیشه اتحاد دنیای اسلام در پنجم شوال سال 1314 ه ق، به دست سلطان عبدالحمید عثمانی مسموم شد و به شهادت رسید. پیکر پاک سید، در قبرستان شیخ لر مزارى در شهر بندرى استانبول به خاک سپرده شد. تتمه البیان فى تاریخ الافغان، القضا و القدر، اسلام و علم، نیجریه یا ناتورالیسم، الوحده الاسلامیه و الواردات فى سر التجلیات از جمله آثار مهم قلمی اوست. او شعر نیز می سرود و به نام افغانی تخلص می کرد.