فهرست مناسبتها با جزئیات

    • ۲۴ اسفند
    • 14 March
    • ١٣ رمضان


درسیزدهم رمضان سال 1328 هجری قمری جهانگیرخان  قشقایی، حکیم و فیلسوف بزرگ قرن چهاردهم هجری قمری در گذشت . جهانگیر خان قشقائی فرزند آقامحمد خان دره شوری از خان زادگان طایفه دره شوری در سال 1243 قمری دردهاقان قمشه متولد شد . وی پس ازطی تحصیلات مقدماتی درحوزه علمیه اصفهان ،  در نزد استادان  بزرگی تلمذ کرد . اوحکمت و فلسفه را نزد حکیم عالیقدر محمد رضا صهبای قمشه ای و ملا اسماعیل درکوشکی  آموخت و فقه را نزد اساتیدی چون حاج ملا حسینعلی تویسرکانی ، حاج شیخ محمد باقر نجفی مسجد شاهی و  میرزا محمد حسن نجفی  فراگرفت . وی  علم طب را نیز نزد طبیب معروف اصفهان آخوند ملا عبدالجواد مدرس خراسانی  آموخت .  آن عالم ربانی در حوزه  علمیه اصفهان  به تربیت شاگردان بسیاری همت گمارد که از میان آنها می توان به شیخ محمد  خراسانی ، ملا عبدالجواد آدینه ، میرزا علی آقای شیرازی ، آیت الله حسین بروجردی ، سید احمد خوانساری ، حاج رحیم ارباب  ، سید حسن طبسی مشکان  ، شیخ محمد حکیم خراسانی و... اشاره کرد . بیان مرحوم جهانگیرخان بسیار فصیح و دلنشین بود و دروس فقه ، اخلاق و عرفان خود را با زیرکی ، مهارت و ظرافت خاصی با فلسفه می آمیخت .  جهانگیرخان حکیم و عارفی بود ممتاز و در علم و اخلاق و تزکیه  نفس از هم عصران خود مرتبتی بالاتر داشت .مرحوم جلال الدین همائی در کتاب تاریخ اصفهان خود در باره فضایل اخلاقی جهانگیرخان این گونه 

 می گوید : هیچکس در تمام عمر او در وی حالت تندی و خشم ندید و یک سخن زشت و ناهنجار از زبانش نشنید .
مسکن و مأوای وی مدرسه  صدر بود و عمری به تجرد و قناعت در آنجا گذراند و تا آخر عمر با کلاه و لباس ایلی خود زیست . نماز جماعتش گرمترین جماعتها بود و خواص و متد ینین ، عالم و عامی از محلات دور و نزدیک برای درک نماز جماعت وی بریکدیگر سبقت می گرفتند . مرحوم حاج رحیم ارباب در مورد جهانگیر خان اینچنین فرموده اند : در اتقان مردی بود کم نظیر که مثل او را ندیدم ، جامع حکمت و عرفان و معقول و منقول ، بسیار خوش اخلاق و نسبت به طلاب بسیار مهربان و در تربیت آنها کوشا بود .

 در چنین روزی در سال 1329 ه ش ،  مجلس شورای ملی ماده واحده  ارسالی از کمیسیون نفت را در مورد ملی شدن صنعت نفت ایران به اتفاق آرا تصویب کرد و در روز بیست‌ونهم اسفند همان سال مجلس سنا رای مجلس شورای ملی را تایید نمود. پس از آن طرح نه  ماده‌ای اجرای قانون ملی شدن نفت در کمیسیون مربوط  مورد تایید قرار گرفت . بر اساس طرح مصوب مجلس شورای ملی  کلیه عملیات صنعت نفت در دست دولت ایران قرار می گرفت و البته دولت می توانست در این مسیر  از کارشناسان خارجی به شرط اجرای ترتیباتی کمک بگیرد . همچنین تمامی  درآمد نفت و فرآورده های نفتی به دولت ایران تعلق داشت . علاوه بر این باید  به دعاوی و مطالبات حقه شرکت سابق و دعاوی و مطالبات متقابل دولت ایران با پیش بینی تودیع 25درصد از عایدات خالص نفت به منظور پرداخت غرامت به شرکت سابق رسیدگی می شد .


درچنین روزی در سال1954میلادی نبرد « دین بین فو» در گرفت . این جنگ بین ویتنامی ها  به فرماندهی ژنرال جیاپ و  فرانسوی ها درمنطقه‎ دین بین فو درویتنام آغازشد. در پایان این نبرد که مدت ها به طول انجامید سربازان فرانسوی شکست سختی از ویتنامی ها خوردند . نهایتا نیز با پایان این جنگ حضور نظامیان فرانسوی  نیز در  منطقه فرانسه پایان گرفت .


 در چنین روزی در سال 1854 میلادی ارلیخ باکتریولوژیست آلمانی به دنیا آمد . وی در سال 1908 میلادی جایزه نوبل را از آن خود کرد .


در چنین روزی در سال 1903 میلادی ملا مصطفی بارزانی رهبر کردها شاخه کی دی پی متولد شد.بارزانی مدت ها فعالیت سیاسی داشت  .


در چنین روزی در سال 1908 میلادی موریس مرلوپونتی فیلسوف فرانسوی به دنیا آمد . یکی از آثار او «انسان دوستی و خشونت » نام دارد . وی  همکار ژان پل سارتر است وازاین جهت تا حدود زیادی اندیشه های وی به سارتر شباهت دارد . این کتاب را روشنک داریوش در سال 1374  منتشر کرد. مترجم در مقدمه این کتاب در باره مرلوپونتی می نویسد :  «مرلو پونتی  می کوشد خواننده را از ساده نگری به مسائل برحذر دارد، می کوشد مشکلات را در روند تاریخی مطرح کند... مشکلاتی که تاریخی هستند نه به این معنا که روند تاریخ به خودی خود پاسخی به آنها داده باشد. همان مشکلات یا مشکلات مشابه همواره مطرح هستند و تا زمانی که بشر برای بشر وسیله است و نه هدف تا زمانی که انسانها جهت تغییر خود دست به اقدامات سیاسی و اجتماعی می زنند، مطرح خواهند بود »


در چنین روزی در سال 1883 میلادی کارل مارکس فیلسوف آلمانی به دنیا آمد . وی در سن 64 سالگی در گذشت .کارل مارکس فیلسوف بر جسته آلمانی با آثار خود در  جهان انقلابی را به وجود آورد که تا نامش را برای زمانهای مختلف ماندگار کرده است . « مانیفست» و « سرمایه »   عناوین مهمترین آثار  اویند . مانیفست به عنوان یک سند تاریخی سالها به عنوان تنها راه درمان آلام بشری در میان احزاب چپگرا  تبلیغ می شد . مارکس و انگلس در این بیانیه ضمن تاکید بر الغای  مالکیت خصوصی اراضی و وسائل تولید ، بر رایگان شدن آموزش و پرورش ودرمان تاکید داشتند  .
مارکس در ابتدای مانیفست چنین می نویسد  : تاریخ تمام جوامعی که تاکنون وجود داشته ، تاریخ مبارزات طبقاتی است. آزاده و بنده، خاص و عام، ارباب و رعیت، استادکارو شاگرد و  ظالم و مظلوم پیوسته در برابر یکدیگر صف آرائی کرده، به کشمکشی، گاه مخفی و گاه آشکار، بی وقفه، ادامه داده اند؛ کشمکشی که یا به تجدید سازمان انقلابی سراسر جامعه انجامیده یا به انهدام جمعی طبقات متخاصم.در اعصار اولیه تاریخ، تقریباً در همه جا، به تقسیم بندی پیچیده  اجتماع به صنوف مختلف، و درجه بندی چندین لایه ای از مقامات اجتماعی بر می خوریم.
او در جای دیگر در توصیف جامعه بورژوازی می گوید : جامعه  جدید بورژوائی، که از میان ویرانه های جامعه  فئودالی سر بر کشیده، تخاصمات طبقاتی را کنار نگذاشته است. این جامعه فقط موفق شده است که طبقات جدید، شرایط جدید ستم کاری و اشکال جدید مبارزه را جانشین طبقات، شرایط و اشکال کهنه بکند. با وجود این عصر ما، یعنی بورژوازی، دارای ویژگی بارز است خاص خود: این عصر تخاصمات طبقاتی را تسهیل کرده است. بطور کلی جامعه، بیش از پیش، به دو اردوگاه بزرگ متخاصم، یعنی به دو طبقه ی بزرگ که مستقیماً رویاروی یکدیگر ایستاده اند، تقسیم می شود: این دو طبقه عبارتند از بورژوازی و پرولتاریا. از میان رعایای قرون وسطی، شهرنشینان آزاد شده  نخستین شهرها برخاستند. از میان این شهرنشینان، نخستین عناصر بورژوازی پدیدار شدند. دستگاه فئودالی صنعت که در سایه  آن تولید صنعتی در انحصار صنوف در بسته بود، دیگر تقاضاهای روزافزون بازارها جدید را بر طرف نمی کرد. سیستم کارگاهی جای سیستم قبل را گرفت. استادکاران بوسیله ی طبقه ی متوسط کارگاهی به کنار رانده شدند؛ تقسیم کار بین صنف های مختلف بهم پیوسته، در برخورد با تقسیم کار در هر کدام از کارگاه ها جداگانه، از میان رفت. در همان زمان، بازارها به رشد خود ادامه دادند و میزان تقاضا همچنان بالا رفت. حالا دیگر حتی کارگاه هم تکافو نمی کرد. دیری نگذشت که بخار و ماشین تولید صنعتی را دگرگون کرد. جا ی کار کارگاهی را صنعت غول پیکر جدید، و جای طبقه ی متوسط صنعتی را ملیونرهای صنعتی، رهبران ارتش های کامل صنعتی، یعنی بورژواهای جدید، گرفتند...
بورژوازی نمی تواند بدون دگرگون کردن دائمی ابزار تولید، و در نتیجه دگرگون کردن مناسبات تولید، و توأم با آنها، دگرگون کردن مناسبات کل اجتماع، به حیات خود ادامه دهد. بر عکس، حفظ شیوه های کهنه  تولید بصورت تغییر نیافته اش، اولین شرط ادامه  حیات برای همه ی طبقات صنعتی پیش از بورژوازی بود. دگرگون سازی دائمی تولید، متلاشی کردن بی وقفه  تمام مناسبات اجتماعی، شک و تردید پایان ناپذیر و هیجان، عصر بورژوازی را از تمام اعصار قبلی متمایز می کند. تمام مناسبات پایدار و منجمد، با سلسله تعصبات و اعتقادات قدیمی و قابل احترام خود، در برابر بورژوازی از بین می روند، و کلیه ی مناسباتی که به تازگی بوجود آمده اند، پیش از آنکه قوام بگیرند، کهنه می شوند. آنچه قرص و محکم است بدل به باد هوا می شود، آنچه مقدس است به کفر می انجامد، و بشر سرانجام مجبور است با حواس جمع، با شرایط واقعی زندگی خود، و مناسبات خود با هم نوعش، روبرو شود. مارکس در مانیفست بیان می دارد" به جای جامعه کهن بورژوازی با طبقات و تناقضات طبقاتیش اجتماعی از افراد پدید می آید که در آن تکامل آزادانه هر فرد شرط تکامل آزادانه همگان است".


در چنین روزی در سال 1981 میلادی رنه کلر کارگردان فرانسوی در گذشت . «این کار فردا اتفاق می افتد»  عنوان مهمترین اثر اوست . وی در سن هشتاد و دو سالگی در گذشت .


در چنین روزی در سال 1914 میلادی صربستان و عثمانی قرار  داد صلح با یکدیگر امضا کردند .


در  چنین روزی در سال 1039 میلادی نازی ها ی آلمانی جمهوری چکسلواکی را منحل اعلام کردند .


در چنین روزی در سال 1953 میلادی نیکیتا خروشچف پس از مالنکوف دبیر حزب کمونیست شد .