فهرست مناسبتها با جزئیات

    • ۲۷ فروردین
    • 16 April
    • ١٧ شوال

در چنین روزی در سال پنجم هجری قمری جنگ احزاب یا خندق رخ داد . جنگ احزاب یا خندق  نبردى است که  در آن تمام قبائل و گروههاى مختلف دشمنان اسلام علیه مسلمانان مد ینه بسیج شده بودند. به باور برخی  مورخان در این جنگ بیش از ده هزار نفر از مشرکین در برابر  سه هزار نفر از مسلمانان قرار گرفتند . زمانى که گزارش تحرک قریش به اطلاع پیامبر اسلام رسید،آن  حضرت شوراى نظامى تشکیل داد. در این شورا، سلمان فارسی پیشنهاد کرد که   اطراف مدینه خندقى کنده شود که مانع عبور و تهاجم دشمن به شهر گردد. این پیشنهاد تصویب شد و ظرف چند روز با همت و تلاش مسلمانان خندق آماده شد . حضرت رسول اکرم (ص) همپای دیگر مسلمانان کار خندق را پیش می برد و عرق از روی مبارک حضرت فرو می ریخت. در همین حال روایت شده است ؛ با اصابت ابزار کندن خندق به سنگی ، دوبار جرقه ای پدید آمد . رسول خدا فرمود؛ در نور این جرقه ها فتح کاخ های ایران و روم را می بینم و به  زودی مشخص شد که بر زبان پیغمبر خدا جزسخن راست جاری نمی شود. هنگامی که سپاه مشرکین به اطراف مدینه رسید ، خندقى عریض  را مشاهده کرد لذا دست به محاصره مسلمانان  زد. محاصره مدینه مطابق بعضى از روایات حدود یک ماه به طول انجامید. سربازان قریش هر وقت ‏به فکر عبور از خندق مى‏افتادند، با مقاومت محافظان  خندق روبرو مى‏شدند. یکى از جنگاوران قریش، قهرمان نامدار عرب به نام عمرو بن عبدود که از  نیرومند ترین و دلاورترین مردان  عرب به شمار مى‏رفت ، سرانجام در یکی از روزهای محاصره   از خندق عبور کرد و مبارز طلبید . پس از چند ین بار رجز خوانی او سرانجام پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم با مبارزه امام علی ع با وی موافقت کرد و شمشیر خود را به او داد. على علیه السلام که به میدان جنگ رهسپار شد، پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم در این موقعیت فرمود: تمام اسلام در برابر تمام کفر قرار گرفته است . پس از مدتی مبارزه که شرح آن در کتب تاریخ رفته است ، علی( ع) موفق شد،  قهرمان بزرگ عرب را به در ک واصل کند . با کشته شدن یکی دیگر از جنگاوران به نام نوفل‏، سپاه احزاب روحیه خود را باخت،و از امکان هر گونه تجاوز به شهر، بکلى ناامید شد و قبائل مختلف هر کدام به فکر بازگشت‏ به زادگاه خود افتادند. غزوه خندق به پیروزی مسلمانان انجامید. این جنگ را به دلیل حفر خندق ازسوی مسلمانان، غزوه خندق وبه سبب حضور قبایل متعدد در سپاه مشرکین، غروه احزاب نامیدند.


در چنین روزی در سال 1989 میلادی توفیق یوسف عفاد نویسنده مشهور لبنانی دیده از جهان فروبست .


در چنین روزی در سال 1991 میلادی دیوید لین کارگردان مشهور انگلیسی دیده از جهان فروبست . وی دو بار در طول عمر هنری خویش جایزه اسکار را از آن خود کرد . «پلی روی رودخانه کوایی » و« لورنس عربستان»  عناوین مهمترین آثار این کارگردان مولف  اند . وی در سن هشتاد و سه سالگی در گذشت.


در چنین روزی در سال 1854 میلاد ی بر اثر یک زلزله مهیب در السالوادور شهر سان سالوادور به طور کلی تخریب شد .


در چنین روزی در سال 1917 میلادی لنین به روسیه بازگشت تا انقلاب بلشویکی را در این کشور آغاز کند . ولادیمیر ایلیچ  لنین  یازده سال  در اتریش و سویس در تبعید به سر می برد و قصد داشت از آن مکان به رهبری جنبش های سوسیالیستی خود بپردازد . پس از این دوره تبعید   وی به روسیه آمد و از نزدیک انقلابی را که سرانجام در ماه اکتبر به پیروزی رسید رهبری نمود .


در چنین روزی در  سال 1945 میلای ارتش سرخ جنگ برلین را در میانه جنگ جهانی دوم  آغاز کرد . بر لین سرانجام پس از چندین روز محاصره در دوم مه همان سال   تسلیم نیروهای متفقین شد  و جنگ در اروپا پایان یافت .


در چنین روزی در سال 1844 میلادی آناتول فرانس نویسنده مشهور فرانسوی به دنیا آمد . ژاک آناتول تیبر که بعد ها با نام آناتول فرانس معروف گردید نخستین کتاب  خود را با نام مجموعه حکایات « ژاکست و گربه لاغر »  منتشر نمود و بعد ها  کتاب ( جنایت آقای سیلوستر بونارد ) را که برای وی جایزه ادبی فرهنگستان فرانسه را به ارمغان آورد نوشت .فرانس از آن دسته نویسندگانی است که از طنز به عنوان پشتوانه انسان دوستی استفاده جالبی می برد و با طنز تلخ  خود علیه مفاهیمی چون بی عدالتی و ظلم می شورد . او در آثار خود شیفته مفاهیم اخلاقی است و در این مسیر می کوشد با تنوع بخشی دیدگاه خود از منظری کاملا هنر مندانه به خلق موقعیت های طنز که نهایتا بیانگر مفهومی اخلاقی اند بپردازد .
وی  جایزه ادبی نوبل را به خویش اختصاص داد .  از آثار وی می توان به : بالتازار - تاتیس - جلد صدف - بریان پزی ملکه صبا - زنبق سرخ - مستی خاموش تفکر - باغ اپیکور قضیه کرنکوبیل - کلیسا و جمهوری - به طرف یک عصر نوین - سرگذشت مضحک - بر سنگ سفید - چزیره پنگوئن ها - هفت زن ریش آبی - زندگی ژاندارک - خدایان تشنه اند - عصیان فرشتگان - راه افتخار - پیر کوچک و بهار زندگی ؛ اشاره کرد . ( منبع : آی کتاب  دات کام )


در چنین روزی در سال 1889 میلادی چارلز اسپنسر چاپلین مشهور به چارلی چاپلین به دنیا آمد  . چارلی  یکی از نوابغ سینماست .او از کودکی وارد سینما شد و در این مسیر توانست با انجام فعالیت های گونه گون   گامهای خود را در عرصه سینما و به ویژه بازیگری   ثابت نماید .
وی با خلق حرکات کمدی  در آینده ای نزدیک  توجه فیلمسازان و تهیه کنندگان سینما را به خود جلب کرد و توانست در فیلمهای سینمایی بسیاری نقش ایفا کند . او بعدها خود کارگردانی فیلمهایش را به عهده گرفت .« عصر جدید » عنوان مهمترین فیلم اوست که در آن به تحلیل جامعه  آمریکا به همراه طنزی تلخ و گزنده می پردازد . وی رکود اقتصادی آمریکا و ماشینیزه شدن انسان معاصر و همچنین از بین رفتن اخلاقیات در جامعه مدرن را به سان  یک جامعه شناس ترسیم می کند . چاپلین  در جوانی  با اونااونیل ازدواج و از او صاحب چندین بچه شد . در میان فرزندان  وی  جرالدین صاحب  استعداد بازیگری بود و در این مقوله نیز به شهرت و افتخار زیادی رسید .هنگامی که جرالدین می خواست وارد دنیا بازیگری گردد ، چارلی برای او نامه ای نوشت که بسیار زیباست :
جرالدین دخترم،از تو دورم،ولی یک لحظه تصویر تو از دیدگانم دور نمی شود،اما تو کجایی؟در پاریس روی صحنه تئاتر پر شکوه شانزه لیزه...این را می دانم و چنان است که گویی در این سکوت شبانگاهی آهنگ قدمهایت را می شنوم،شنیده ام نقش تو در این نمایش پر شکوه،نقش آن دختر زیبای حاکمی است که اسیر خان تاتار شده است؛
جرالدین،در نقش ستاره باش،بدرخش اما اگر فریاد تحسین آمیز تماشاگران و عطر مستی آور گلهایی که برایت فرستاده اند،ترا فرصت هشیاری داد،بنشین و نامه ام را بخوان...من پدر تو هستم،امروز نوبت توست که هنر نمایی کنی و به اوج افتخار برسی،امروز نوبت توست که صدای کف زدنهای تماشاگران گاهی ترا به آسمان ببرد.به آسمانها برو ولی گاهی هم روی زمین بیا و زندگی آنان را تماشا کن.
زندگی آنان که با شکم گرسنه در حالیکه پاهایشان از بی نوایی می لزرد و هنر نمایی می کند،من خود یکی از ایشان بودم،جرالدین دخترم تو مرا درست نمی شناسی،در آن شبهای بس دور،با تو قصه ها بسیار گفتم،اما غصه های خود را هرگز نگفتم،آن هم داستانی شنیدنی است،داستان آن دلقک گرسنه که در پست ترین صحنه های لندن آواز می خواند و صدقه می گیرد.
این داستان من است،من طعم گرسنگی را چشیده ام،من درد نابسامانی را کشیده ام و از اینها بالاتر رنج حقارت آن دلقک دوره گرد که اقیانوس از غرور دردلش موج می زند،اما سکه صدقه آن رهگذر غرورش را خرد نمی کند را نیز احساس کرده ام.با این همه زنده ام و از زندگان پیش از آنکه بمیرند حرفی نباید زد.داستان من به کار نمی آید از تو حرف بزنم،به دنبال نام تو،نام من است،چاپلین،دخترم دنیایی که تو در آن زندگی می کنی،دنیای هنرپیشگی و موسیقی است،نیمه شب آن هنگام که از سالن پر شکوه تئاتر بیرون می آیی آن ستایشگران ثروتمند را فراموش کن ولی حال آن راننده تاکسی را که ترا به منزل می رساند بپرس.
دخترم جرالدین،پدرت با تو حرف می زند،شاید شبی درخشش گرانبها ترین الماس این جهان ترا فریب دهد.آن شب است که این الماس،آن ریسمان نا استوار زیر پای تو خواهد بود و سقوط تو حتمی است...از این رو دل به زر و زیور مبند،بزرگترین الماس این جهان آفتاب است که خوشبختانه بر گردن همه می درخشد...پدرت چارلی چاپلین


در چنین روزی در سال 1808 میلادی برای نخستین بار در تاریخ  ماشین چوب بری در انگلستان ساخته و مورد استفاده قرار گرفت . مخترع ماشین چوببری  مانتوس کانگدون  بود .


در چنین روزی در سال 1922 میلادی   دولت آلمان  نظام کمونیستی روسیه را شناسایی کرد . این نخستین بار بود که پس از انقلاب اکتبر یک کشور صنعتی نظام انقلابی شوروی سابق را شناسایی می کرد .

در چنین روزی در سال 1948 میلادی    سازمان همکاری های اقتصادی اروپا آغاز به کا رکرد .